دعوت از جلیلی به مثابه گل به خودی «دلواپسان»
دومین شکست جلیلی، این بار در مناظره غیر مستقیم
سعید جلیلی را باید از این پس مرد شکست در مناظرهها دانست. او یک بار در خرداد 92 میدان مناظره هستهای را به علی اکبر ولایتی وا نهاد و امروز بعد از 27 ماه در مناظرهای «غیر حضوری» مغلوب مذاکرهکنندگان دولت یازدهم شده است. سخنان اخیر علی اکبر صالحی درباره ادعاهای جلیلی و مسئولان هستهای دولت قبل اما به مراتب سنگینتر از حملهای بود که علی اکبر ولایتی در بهار 92 به این یار هستهای دولت احمدینژاد انجام داد.
به گزارش خرداد؛ حضور سعید جلیلی با تاخیری سه ساله در مجلس با دعوت مخالفان توافق هستهای، اعتراض شدید هواداران دولت را بر انگیخت. حضوری که حالا میرود تا تبدیل به پاشنه آشیل خود مخالفان شود. هر چند این طیف تمام تلاش خود را تا اینجا به کار بسته تا از سعید جلیلی و دیگر مقامات مذاکره کننده دولت قبل و همینطور رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در راستای حمله به توافق هستهای استفاده کند اما به صورت ناخواسته باعث شده تا برخی نا گفتهها درباره دورههای قبل مذاکرات و فعالیتهای هستهای در کمیسیون ویژه رو نمایی شود.
سعید جلیلی از زمان گرفتن مسئولیت مذاکرات هستهای در سال 86 تا پایان دولت دهم هیچگاه در مقام پاسخگویی درباره عملکرد و کارنامهاش قرار نگرفته بود. اولین بار مناظرههای خرداد 92 این فرصت را برای دیگران مهیا کرد. بعد از آن هم البته جلیلی دوباره وارد مرحلهای از سکوت طولانیمدت شد تا اینکه در هفتههای اخیر حضور در کمیسیون برجام ناخواسته او را به پای میز پاسخگویی برد. جایی که سعید جلیلی ضمن حملاتی سخت به سیاستهای هستهای دولت یازدهم، سعی کرد به مدد همراهان خود و از جمله فریدون عباسی قسمت بزرگی از دستاوردهای هستهای کشور را به نام دوره خویش سند بزند.
این ادعاها اما بیپاسخ نمانده است. علی اکبر صالحی در آخرین جلسه کمیسیون ویژه برجام به صورت مفصل به ادعاهای جلیلی پاسخ داده است. پاسخی که یک جمله آن مهمتر از بقیه چیزهاست؛ «از جلیلی سند بخواهید.»
به نظر میرسد در این شرایط اتفاقا اصلاحطلبان و هواداران دولت و توافق هستهای باید بیش از پیش از حضور جلیلی در کمیسیون ویژه برجام استقبال کنند. چه آنکه این حضور بدون آنکه بتواند مقاصد طیف «دلواپسان» را تامین کند به محلی برای روشن شدن زوایای پنهان مذاکرات دولت قبل تبدیل شده است.
به عبارتی به نظر می رسد هواداران دولت قبل گمان میکنند همچنان در فضای قبل از خرداد 92 قرار دارند و میتوانند هر حرفی بزنند، بی آنکه کسی از آنها طلب سند و مدرک کند. غافل از اینکه خود آنها با حملات گسترده خود به تیم مذاکرهکننده از همان پائیز سال 92 اولین کسانی بودند که تابوی نقد ناپذیری مذاکرات را شکستند. حالا به میدان آمدن دوباره سعید جلیلی در شرایطی که دیگر هیچ تابویی برای عدم نقد مذاکرات در دورههای گذشته وجود ندارد، میتوان به ضرر خود وی تمام شود. چیزی که از همین الان هم نشانههای آن را میتوان دید. از جمله جایی که علی اکبر صالحی ضمن رد سخنان جلیلی به صورت مشروح توضیح داده که فرایند توسعه صنعت هستهای در کشور به چه شکل بوده و این فرآیند چقدر مربوط به دولت قبل و دوران سعید جلیلی میشده است.
در هر صورت وضعیت فعلی نشان از دو چیز دارد؛ اول اینکه بازنده بودن مسئول سابق مذاکرات هستهای در دو مناظره مستقیم و غیرمستقیم تنها میتواند حکایت از اشتباهات فاحش وی در گذشته و در بهترین حالت عدم مدیریت مطلوب مذاکرات داشته باشد.
دوم هم اینکه ادامه حضور جلیلی در صحنه هر چند با تاخیری سه ساله باید به فال نیک گرفته شود. چرا که این تنها راه بازخوانی دقیق مذاکرات دولتهای نهم و دهم و البته قیاس آن با نتیجه کار دولت یازدهم است. به عبارتی با بسط این دست جلسات طیفهای مخالف مذاکرات کجبور خواهند شد به جای دادن شعارهای روایی در قبال مذاکرات، پای خود را روی زمین بگذارند و قدری هم تن به بحثهای منطقی در شرایط واقعی بدهند. این همان چیزی است که علی اکبر صالحی هم در پاسخ به انها گفته است؛ «ما در مذاکرات نتوانستیم. شما اگر میتوانید بروید در مذاکرات بگیرید که هم اراک را داشته باشید، ٢٠ هزار سانتریفیوژ را هم داشته باشید. همه و همهچیزها را داشته باشید و آنها تحریمها را بردارند و عذرخواهی هم بکنند. بله این ایدهآل بود، اما مسائل ما این نبود.»