"فیلم خصوصی" می گیرم، پس هستم
مردمی که با فیلم خصوصی از شریک جنسی خود "باج" می گیرند و با فیلم خصوصی "اخاذی" می کنند و با فیلم خصوصی "ارضا" می شوند. مردمی که حتی به "شرکای سیاسی" خود نیز رحم نمی کنند و "فیلم خصوصی دفتر کار" یا معاملات پشت پرده خود را نیز به عنوان حربه ای برای کوبیدن هم استفاده می کنند. فیلم خصوصی دارد کم کم به یک "کالت" تبدیل می شود.
یونس یونسیان؛ فیلم غیر اخلاقی بازیگر سینما، ویدیوی لامپ، خودسوزی دختر دانشجو به خاطر پخش فیلم خصوصی اش در دانشگاه شیراز، تهدید به انتشار فیلم های خصوصی گوشی تلفن همراه یک بازیگر نوجوان، دزدیده شدن لپ تاپ خانم بازیگر معروف و خبرهایی از این دست برای گوش و به ویژه "چشم" ایرانیان بسیار آشنا هستند.میل به سردرآوردن از زندگی خصوصی افراد و کنجکاوی بیش از حد ما ایرانیان و نداشتن فرهنگ استفاده مناسب از ابزارهای اشتراکی مدرن نظیر شبکه های اجتماعی و پیام رسان های مدرن، دست به دست هم داده اند که درز کردن یک فیلم خصوصی یا غیر اخلاقی در کوتاه ترین زمان ممکن به یک "فاجعه اجتماعی" بدل شود.فیلم های خصوصی در حوزه های گوناگون و متنوع از سیاست تا اقتصاد و از عشق تا هنر و سینما ایجاد می شوند. هر فیلم خصوصی یک پیام و یک سند است، سندی برای تایید یک موضوع، یا نشانه ای برای کشف رمز. هر فیلم خصوصی هزاران پشت صحنه و عوامل روانکاوانه دخیل دارد که تا کنون در هیچ دادگاه و مرجعی مورد بررسی و آنالیز قرار نگرفته اند.
فیلم های خصوصی با محوریت روابط جنسی حکایت از سستی و موقتی بودن روابط جنس های مخالف دارند. روابطی که گویا هیچ پشتوانه و ضمانتی از طرف نظم نمادین و ساختار پدرانه و حکومتی ندارند و از این رو در هیچ مقوله و طبقه بندی معتبری جای نمی گیرند. فیلم هایی که گرفته می شوند تا سند و حجتی باشند بر اینکه من با فلانی بودم، یا فلانی با من رابطه داشته است و این فیلم می تواند به استمرار و تحکیم رابطه کمک کند.
روابطی بی سرو ته و دوستی هایی فاقد هر گونه ضمانت برای استمرار و ادامه و بدن هایی تشنه و محتاج هر سند و مدرکی برای طول دادن و کش دادن رابطه هایی پا در هوا. سوژه هایی که به خاطر عشق و رابطه در کنار همدیگر قرار می گیرند و به یکدیگر وابسته می شوند ولی هیچ تضمینی برای این روابط نیست، هیچ ثبت نمادین و تاییدی بر روی این روابط نیست، این روابط به ثبت نمادین نیاز دارند تا بعدتر به عنوان سند و مدرک و حجت نمادین مورد استناد قرار گیرند.
روابطی که تبدیل به بخش هایی از فیلم های خصوصی می شوند، فیلم هایی که صحنه ها و سکانس هایی از روابط را افشا می کند که نظم جامعه بشری برایش جایی در نظر نگرفته است و از این رو نمایش چنین فیلم هایی و پخش شدنشان در حقیقت "نمایش بی پرده امر واقع" است. نمایش هر آنچه باید تایید و تثبیتی بر امیال بیمارگون جامعه ای باشد که خود را در نقش بازیگران فیلم "پورنو" می بینند و "ویدیوهای خصوصی هرزه نگارانه" از روابط جنسی خود تهیه می کنند.
باید درباب لذتی نوشت که در "دیده شدن خود در حال رابطه" است و بی محابا گفت که این لذت از خود رابطه هم بیشتر است، ایمان به بودن در یک رابطه و گرفتن فیلم از خصوصی ترین صحنه ها شاید نشانه ای از بیماری روان مردمی است که روابط تایید شده و رسمی ندارند. مردمی که "مهر تایید" و "نام پدرانه" بر روابطشان حک نشده است و هر رابطه در حقیقت یک ترسیم "ناکامی های در راه" است، پس باید در اسرع وقت به دنبال سند و مدرک و فیلم بود، مردمی که در روابط خصوصی خود نیز "روحیه اطلاعاتی" دارند.
مردمی که با فیلم خصوصی از شریک جنسی خود "باج" می گیرند و با فیلم خصوصی "اخاذی" می کنند و با فیلم خصوصی "ارضا" می شوند. مردمی که حتی به "شرکای سیاسی" خود نیز رحم نمی کنند و "فیلم خصوصی دفتر کار" یا معاملات پشت پرده خود را نیز به عنوان حربه ای برای کوبیدن هم استفاده می کنند. فیلم خصوصی دارد کم کم به یک "کالت" تبدیل می شود.
موضوع فیلم های خصوصی یا به قولی فیلم های غیر اخلاقی از آن جریان ها و بحران هایی است که مدت زیادی گریبان جامعه را گرفته است. از هر قشری که شما تصورش را بکنید نیز گرفتار و قربانی این ویدیو ها و فیلم های خصوصی شده اند. از بازیگران سینما، دانشجویان، مدیران و هنرمندانی می توان نام برد که در این موضوع گرفتار شده اند و زمانی به خودشان آمده اند که برای جلوگیری از انتشار این فیلم ها خیلی دیر بوده است و شبکه های مجازی، اینترنت و سایت های اشتراک ویدیو در کنار اخلاقیات و فرهنگ غلط ایرانیان دست به دست هم داده و کل شهر را خبر کرده اند.
اما در مورد فیلم های خصوصی و دلایل ایجاد و سپس انتشارش تا کنون هیچ حرف و تفسیر جامعه شناسانه و روانکاونه جدی صورت نگرفته است. در اغلب موارد بیشتر تلاش شده است تا کل خبر و حاشیه هایش در کمترین زمان ممکن حذف و محو شود و حتی تاکید شده است که بهتر است به لحاظ اخلاقی و دینی حتی دیگر به موضوع پرداخته نشود و رسانه ای نگردد. ولی دیگر زمان این حرف ها گذشته و موضوع تا حدود زیادی به یکی از روال ها و بحران های همزمان جامعه ایرانی تبدیل شده است.
آماری در این زمینه در دست نیست ولی می توان با پرسش ها و رصدهای جسته و گریخته دریافت که حتی در سالم ترین و قانونی ترین روابط میان دختر و پسر در جامعه، میل به تصویربرداری و فیلمبرداری از روابط خصوصی وجود دارد و به این مقوله به عنوان یک فان و تفریح نگریسته می شود. در حالت های دیگر نیز با فیلمبرداری و گرفتن فیلم از یک طرف و بی اطلاعی طرف دیگر مواجه می شویم. به عبارتی میل به گرفتن فیلم های دزدکی از پنهانی ترین روابط و خصوصی ترین بخش های زندگی گویا حکایت از یک آسیب روانی و بیماری روحی دارد.
گویا دیگر عرصه خصوصی و اندرونی خانه ها، به یکباره می تواند به عمومی ترین شکل ممکن رسانه ای شود. مرز میان امر خصوصی و امر عمومی در این موارد به یکباره از هم گسیخته می شود و جامعه شاهد خصوصی ترین صحنه ها از روابط میان دو نفر می شود. پیش از ورود به بحث باید به طبقه بندی از فیلم های خصوصی بپردازیم. فیلم خصوصی را می توان اینگونه تعریف کرد، هر ویدیو یا صحنه های فیلمبرداری شده که شامل صحنه های خصوصی از روابط کاری، احساسی، عاطفی و یا جنسی میان دو یا چند نفر را که بدون اجازه یا اطلاع حاضران و افراد موجود در فیلم تهیه شده است را می توان یک فیلم خصوصی نامید.
با این تعریف فیلم پخش شده از دفتر کاری "سعید مرتضوی" که در مجلس شورای اسلامی نیز پخش شد را نیز می توان در همین مقوله فیلم های خصوصی جای داد. فیلم های خصوصی در ایران در حوزه های گوناگونی ایجاد شده اند، از موضوعات سیاسی و روابط کاری تا حیطه های شغلی و روابط عاشقانه و احساسی میان دو طرف. فیلم هایی که با رضایت زن و شوهر و با اطلاع هر دو طرف و به قصد تفریح یا عوامل روانی گرفته می شود تا زمانی که به بیرون از محفل خانوادگی و روابط خصوصی این افراد درز نکند شامل حال این تعریف نیستند ولی میل و اشتیاق برای تصویربرداری و گرفتن فیلم در اغلب این موارد دارای لایه های روانکاونه و نیازمند بررسی های جدی می باشد.
در حوزه حقوقی و جزایی با این موضوع به شیوه های متناقض و متفاوتی برخورد شده است و گناه هم به گردن سیستم قضایی و حقوقی کشور نیست چرا که ذات و ماهیت این موضوع بسیار پیچیده و غریب است. با این وجود در چند سال گذشته به دلیل شیوع بیش از حد و رواج بیمارگون این موضوع در میان همه اقشار، و از طرفی میل جامعه برای بازتولید و انتشار این گونه از فیلم ها به موضوع دامن زده است و نیاز به دستورالعمل های جزایی و حقوقی را بیش از پیش آشکار می کند.
نایب رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به اینکه نمایندگان مجلس درباره برخورد جدی با این افراد اتفاق نظر دارند ابراز امیدواری کرد که به زودی این طرح در مجلس به تصویب برسد. عزت الله یوسفیان با اشاره به اینکه تاکنون مجازات افرادی که تصاویر خانوادگی و خصوصی را منتشر می کردند ناچیز بوده است، تصریح کرد: درگذشته فرد متخلف پس از پخش فیلم غیر اخلاقی شخصی خود، تنها به 74ضربهشلاق و جزای نقدی محکوم می شد، اما با اصلاح این قانون علاوه بر مجازات نقدی و دیگر مجازات ها،عاملان این گونه اعمال غیراخلاقی، به اعدام نیزمحکوم می شوند. براساس این قانون اگر فردی، خود متخلف نباشد و تنها از صحنه غیراخلاقی فیلمبرداری و اقدام به تکثیر و پخش فیلمهای مستهجن کرده باشد، مفسد فی الارض بوده و حکم اعدام دارد. از مجازات ها و سیستم تنبیه که بگذریم، باید گفت که بررسی دلایل روانکاوانه و اجتماعی در این موضوع بیش از هر اقدام دیگری لازم است.
سناریوی اول: شکایت همسر از مزاحم ناموس و کشف فیلم غیر اخلاقی همسر
داستان مردی که متهم است بعد از برقراری رابطه با زنی متاهل از او
فیلمبرداری و اخاذی کرده است از داستان های رایج در موضوع فیلم های خصوصی
است. مساله اصلی که همواره در این سناریو نادیده گرفته می شود این است که
همواره نوک پیکان اتهام به سمت مرد یا جوانی که از روابط خصوصی اش با یک زن
فیلم گرفته می رود و کلیت داستان به هر دلیلی در پرده باقی می ماند. کلیت و
تمام یک داستان که از روابط دوستانه و عاشقانه شروع می شود و به یکباره به
موضوع فیلم برداری از روابط خیلی خصوصی دو نفر بدون اطلاع یکی از آن ها
کشیده می شود.
چندی قبل مردی به پلیس آگاهی شیراز رفت و طی شکایتی به ماموران گفت: «مدتی است مردی مزاحم همسرم مهسا میشود و قصد دارد از او اخاذی کند برای همین تصمیم گرفتم از وی شکایت کنم.» این مرد توضیح داد: "مدتی قبل وقتی متوجه پریشانی همسرم شدم علتش را از او پرسیدم و وی هم ماجرای مزاحم ناشناس را تعریف کرد. همسرم چندی پیش گوشی موبایلش را در تاکسی جا گذاشت و احتمال میدهم آن مرد از داخل گوشی عکسهایی را از همسرم به دست آورده و میخواهد با استفاده از همانها اخاذی کند. من اوایل به مهسا توصیه میکردم به تهدیدهای فرد ناشناس اهمیت ندهد و موضوع را جدی نگیرد اما آن غریبه دستبردار نیست و خیال ندارد به مزاحمتهایش پایان بدهد."
ماموران وقتی تحقیقاتشان را در این رابطه آغاز کردند متوجه شدند ماجرا به چند عکس محدود نمیشود و متهم از زن جوان فیلمی غیراخلاقی در اختیار دارد و حتی یک نمونه از آن را برای مهسا ارسال کرده است. افشای این موضوع سبب شد مهسا تحت بازجویی قرار بگیرد و کارآگاهان با توجه به اطلاعاتی که وی ارایه داد توانستند مرد اخاذ را به دام بیندازند. میثم در بازجوییها به جرمش اقرار کرد و گفت: "پنج سال قبل به طور اتفاقی با مهسا آشنا شدم. او به من گفت مجرد است. از آن به بعد با هم رابطه دوستانه داشتیم و او چند مرتبهای نیز به خانهام آمد. بعد از مدتی این فکر به سرم زد که از رابطهام با مهسا فیلمبرداری و به این ترتیب از او اخاذی کنم. برای همین در خانهام دوربین مداربسته کار گذاشتم. روزی که به صورت مخفیانه فیلمبرداری میکردم مهسا متوجه موضوع شد اما حرفی نزد."
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: "چندی قبل مهسا به رابطهاش با من پایان داد. همان موقع بود که فهمیدم او متاهل است و به این نتیجه رسیدم که وقت اجرای نقشهام فرارسیده به همین دلیل از آن فیلم یک نمونه را برای مهسا فرستادم و گفتم اگر پول ندهد فیلم را تکثیر میکنم و همهچیز را با شوهرش درمیان میگذارم. با تهدیدهایی که انجام دادم، توانستم او را تسلیم کنم و چندمیلیون تومانی به جیب بزنم اما این مبلغ برایم کافی نبود و تصور میکردم مهسا برای حفظ آبرویش بازهم راضی میشود به من باج بدهد به همین دلیل به تهدیدهایم ادامه دادم." ماموران بعد از ثبت اعترافات این متهم بار دیگر به بازجویی از مهسا پرداختند. او به داشتن رابطه با میثم اعتراف کرد اما گفت: "من از موضوع دوربین مداربسته و فیلمبرداری بیاطلاع بودم."
سناریوی دوم: عقد دختر عمو و پسر عمو و اخاذی با فیلم سیاه
زن جوانی به شعبه نهم دادیاری دادسرای امور جنایی کرج رفت و از پسرعموی خود
به اتهام اخاذی با سوءاستفاده از فیلم سیاه شکایت کرد. چندی پیش، به عقد
موقت پسرعمویم درآمدم و زندگی مشترکم را با او آغاز کردم، اما از چند ماه
قبل، متوجه تغییر رفتارهای وی شدم، به بررسی این اوضاع پرداختم که معلوم شد
وی به مواد مخدر اعتیاد دارد و این موضوع را از من پنهان کرده است. وقتی
به اعتیاد او پی بردم، با او مشاجره کردم و سرانجام پس از چند هفته، به طور
توافقی جدا شدیم. یک ماه قبل، پس از جداییامان، شوهر سابقم را در خیابان
دیدم، او مرا به بهانه این که مادرش بیمار است و دوست دارد از او عیادت
کنم، فریب داد و به خانهاش برد.
متهم ادامه داد: دقایقی بعد از حضورم در آن منزل، زنعمویم را صدا زدم، ولی خبری از او نشد، به پسرعمویم اعتراض کردم و قصد فرار داشتم که راهم را سد کرد و با زندانی کردن من در یکی از اتاقها، مرا با زور و تهدید مورد آزار و اذیت قرار داد و با گوشی تلفن همراه از من فیلمبرداری کرد. هرچه گریه و التماس میکردم، مرا رها کند، فایدهای نداشت. شاکی افزود: چند روز پس از حادثه، طی تماس تلفنی، تهدیدم کرد که اگر پولی به او نپردازم، فیلم تهیه شده از مرا به خانوادهام ارسال میکند و بعد آن را در محل زندگیام و دیگر محلههای دیگر پخش میکند و آبرویامان را میبرد.
از ترس این که به خانوادهام آسیب نرسد، ناچار به سکوت شدم و هربار مبالغی به او پرداخت میکردم، تا این راز سیاه فاش نشود و هر مرتبه از او میخواستم فیلم سیاه را از گوشی تلفن همراه خود حذف کند، اما بیفایده بود و او در هر ملاقات، مبالغی بیشتری از من درخواست میکرد، تا این که عاقبت این ماجرای تلخ را با خانواده در میان گذاشتم و در نهایت تصمیم گرفتیم در دادسرا شکایت کنیم تا شاید مرد شرور دستگیر شود.
سناریوی سوم: بازیگری که بازیگر فیلم خصوصی خودش شد
به ده سال پیش برگردیم. سال هشتاد و چهار بود که بازیگرهای یک سریال
خبرساز شدند. آن هم خبرهایی غمگین و ناراحت کننده. مرگ یکی از بازیگرهای
این سریال برای همه تلخ و ناراحتکننده بود. اما از همه بدتر خبری بود که
در مورد یکی دیگر از بازیگرهای این سریال منتشر شد. پخش فیلم خصوصی بازیگر
زن این سریال به یکباره جامعه را در یک شوک فرو برد. حتی بعد از گذشت ده
سال از این ماجرای تلخ باز هم این اتفاق بهطور کامل از ذهنها محو نشده و
هرازگاهی حرفی در این مورد به میان میآید. آن زمان شایعاتی منتشر شد مبنی
بر اینکه این بازیگر جوان به خاطر این رسوایی دست به خودکشی زده است، ولی
واقعیت آن بود که او خودکشی را بهعنوان راه حل انتخاب نکرد. او ترک وطن
کرد. در این سالها شاهد عکسها و فیلمهای خصوصی افراد مشهور و سوپر
استارها در شبکههای اجتماعی بودیم.
سناریوی چهارم: فیلم خصوصی اتاق عمل
انتشار فیلمی از یک زن در اتاق عمل یکی از بیمارستان های جنوب کشور به
یکباره شبکه های اجتماعی و گفتمان جامعه را مورد هجوم قرار داد. تا کنون
فیلمی از یک مورد اورژانسی و به واقع از یک بیمار با این حجم از گستردگی در
کشور پخش نشده بود. از شکسته شدن حریم بیمار و بیمارستان که بگذریم، کلیت
موضوع به دلیل ارجاعات جنسی و ساختارش به شکل بیمارگون و در قالب یک هجویه و
فیلم خنده دار از طرف جامعه مورد بازبینی و انتشار قرار گرفت. کادر پزشکی
از این زن در حالت نامتعارفی تصویر برداری کرده و سپس یکی از آنها ، فیلم
را در فضای مجازی پخش کرده است. بلافاصله بعد از این ماجرا سایت ها و شبکه
های انتشار فیلم این ویدئو را منتشر کردند و در فاصله اندکی جست و جوی
کلمات مربوط به این ماجرا به طرز وحشتناکی در موتور های جستجو نظیر گوگل و
یاهو افزایش یافت. همراه با انتشار و پخش فیلم، داستان ها و ارجاعات جنسی
به این ویدیو در قالب پیامک، جوک و شوخی در شبکه های اجتماعی تولید شد.
سناریوی پنجم: خودسوزی دختر دانشجو
دخترک بیست ساله وقتی عکسها و تصاویر لحظات خصوصی اش با یکی از دوستانش در
شبکههای اجتماعی منتشر شد روبهروی دانشگاه محل تحصیلش دست به خودسوزی
زد. این دختر که دانشجوی رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
بود، روز هفده اردیبهشت اقدام به خودسوزی کرد و روز بعد یعنی بامداد روز
دوشنبه بر اثر شدت سوختگی جان باخت. این دختر دانشجو که متولد هفتاد و چهار
و ساکن شیراز بود با رفتن به پارکینگ خصوصی پردیس دانشگاه آزاد اسلامی
شیراز دست به خودسوزی زد و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، به علت سوختگی صد
درصدی، جان باخت. او پیش از این اقدامش در همان شبکههای مجازی اعلام کرده
بود که قصد خودکشی دارد و اطرافیانش را از تصمیمش باخبر کرده بود. ولی
هیچکس نتوانست او را نجات دهد. درحال حاضر نیز پسر جوانی که این عکسها را
منتشر کرده است در بازداشت به سر می برد. ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﺳﺦ
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺩﺳﻮﺯﯼ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﻣﺠﺎﻭﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺣﻮﺯﻩ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺻﻮﺭﺕ
ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺗﻮﺿﯿﺤﺎﺕ ﺗﮑﻤﯿﻠﯽ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
باید به دنبال راه چاره و برون رفت از این بحران بود، به دنبال فرهنگ سازی
در روابط و آموزش ساختن و برپا کردن روابطی با جنس مخالف که نیاز به اخاذی و
باج گیری عاطفی نداشته باشد. موضوع فقط فیلم خصوصی نیست، این فیلم ها تنها
تکه هایی کوچک و گوشه هایی تیز ار عمق آسیبی هستند که بر پیکره روابط میان
زن و مرد خورده است. نمایش چنین فیلم هایی و پخش شدنشان در حقیقت "نمایش
بی پرده امر واقع" است. نمایش هر آنچه باید تایید و تثبیتی بر امیال
بیمارگون جامعه ای باشد که خود را در نقش بازیگران فیلم "پورنو" می بینند و
"ویدیوهای خصوصی هرزه نگارانه" از روابط جنسی خود تهیه می کنند.
باید درباب لذتی نوشت که در "دیده شدن خود در حال رابطه" است و بی محابا گفت که این لذت از خود رابطه هم بیشتر است، ایمان به بودن در یک رابطه و گرفتن فیلم از خصوصی ترین صحنه ها شاید نشانه ای از بیماری روان مردمی است که روابط تایید شده و رسمی ندارند. مردمی که "مهر تایید" و "نام پدرانه" بر روابطشان حک نشده است و هر رابطه در حقیقت یک ترسیم "ناکامی های در راه" است، پس باید در اسرع وقت به دنبال سند و مدرک و فیلم بود، مردمی که در روابط خصوصی خود نیز "روحیه اطلاعاتی" دارند.
مردمی که با فیلم خصوصی از شریک جنسی خود "باج" می گیرند و با فیلم خصوصی "اخاذی" می کنند و با فیلم خصوصی "ارضا" می شوند. مردمی که حتی به "شرکای سیاسی" خود نیز رحم نمی کنند و "فیلم خصوصی دفتر کار" یا معاملات پشت پرده خود را نیز به عنوان حربه ای برای کوبیدن هم استفاده می کنند. فیلم خصوصی دارد کم کم به یک "کالت" تبدیل می شود.
باید به مهربانی و عشق دعوت کنیم، به دیدن لذت ها و لذت بردن از لحظه ها، چیزی بیشتر در ثبت لحظه ها نیست، باید مفهوم حقیقی لذت بردن از خاطرات و نوستالژی های واقعی را یاد بگیریم. یک فیلم خصوصی از یک دوست و مربوط به روابط قبلی حتی صد سال بعد هم نمی تواند یک نوستالژی خوب و یک خاطه زیبا باشد.